حماسۀ پیاده روی اربعین سیدالشهدا علیهالسلام
فـرش سـیـاه جـاده نـقـش ردِّ پا داشت آئیـنۀ روحی ترکخـورده جلا داشت راه نـجـف تـا کــربـلا آغــاز مـیشـد بـال کـبـوتـرهـا یـکـایـک بـاز میشد این عشق، مجنون را به لیلا میرساند شاه و گـدا را پـای سـفـره مینـشـانـد موکب به موکب نالۀ جانکاه خوب است با سینه زنهایش شَوی همراه ،خوب است مـا آیـههـای روشـن فـتـح الـمـبـیــنـیم فـرزنـد خــاکـی امـیـر الـمـؤمـنـیـنـیـم اینجا کـسی جـز اشـک دارایی ندارد نـام و نـشـانهـا نـیـز کـارایـی نـدارد شبگریهها بغضگلو را حفظ میکرد با یـار حال گـفـتگـو را حـفظ میکرد این روزهـا از درد مـیبـارم دوبـاره از هجـر تو گـریـه شده کـارم دوباره با قامتی خم خـانمی از حال میرفت تا سمت جسمی درهم و پامال میرفت اهل قُـریٰ بال و پرش را جمع کردند با چه مشقَّـت پیکرش را جمع کردند |